سه‌شنبه، خرداد ۲۱، ۱۳۸۷

آنچه يك ابوعطا بايد بداند.



بوعطاي كوچك من !
يادت هست عكس برهنه پسري كه هم سكس دوست داشت و هم موزيك و هم رفيق لنين را ؟يادت هم هست حتمن كه گفتم سكس و موزيك را بعدن برايت خواهم گفت .امروز يكي را خواهم گفت و فردا ديگري را .
واما سكس :
خواجه راست الدين كمره اي در اثر گرانسنگش به نام الداعوي في الجامعه الكاسبين سكس را اينگونه تعريف مي كند:
((ودر بيان فضيلتش گفته اند كه پسر بچه اي نازك ميان و شيرين كار به ارض معهود ارزد كه الدنيا سجن المومن و سجن، بي همبند يوسف شمايلي كه خواب بيند آزادي تو را چگونه تواند بود .باري برخي بي خردان در اين ميان زنان را به بازي گيرند و غافلند از اين مهم كه ضعيفه گان تنها به كار ساختن اولاد مي خورند و لا غير و نظر بازي تنها پسركان شوخ و شنگ راست كه جهاني را مسخر كرده اند .و آن قطب عالم وجود ،زنده با بود و نبود و آن مرد مهلكه شيطان كش و پير خاكسار تنبان خوش ،شيخ ملا جالق ابو للاطي فرمود كه السِكْسُ سِكْسان. سِكسٌ الاِنسان و سِكسٌ الحَيَوان(آميزش بر دو نوع است .آميزش با انسان و آميزش با حيوان )و همانا مراد شيخ ما اين بود كه آميختن با مردان آميزش با انسان است و با زنان نه . چرا كه زن تنها مادينه اي است براي ادامه نسل مبارك مردان .))
و امام محمد راسويي صاحب مقامامات الجالقين و مكانات الفاعلين مي گويد :
((شبي در ميان سماع پيري ديدم سراپا سپيد كه گويي از ميان مهتاب برخاسته است و پيرامنش را چنان نور گرفته است كه گفتي خود مهتاب است . به ناله و انابه از وي سوال كردم يا شيخ! ترا چگونه چنين مرتبت بخشيدند و آن مسكنت ستدند .گفت به عشق بازيم دادند و از زن زنيم گرفتند .
گويند كه شيخنا از آن پسر ترك عيال و اولاد گفت و صيحه اي زد و تمام ماتحت خويش به آن پير طريق تسليم نمود .))
اما اين گفته ها فقط متعلق به قدما نيست .ويلهم فردريش نيچه متفكر بزرگ آلماني مي نويسد :
((در ايام كودكي روزي در جنگلي گم شدم .هوا رفته رفته تاريك مي شد و ترس همه وجود مرا فرا گرفته بود .چيزي نمانده بود قالب تهي كنم كه درخشش چشم هايي در تاريكي را ديدم .به سويم مي آمد .خيلي ترسيده بودم .جلوتر كه آمد ديدم مرد قوي هيكل و خوش لباس است .مرا كه ديد ،مدتي مكث كرد .سپس خم شد و مرا بوسيد و گفت :
ALAVISTA
و هيچكس نخواهد فهميد كه آن شب چگونه شبي بود .مرد تنومند بعد از آنكه شيره جان عزيزش را به من بخشيد برايم از راه فرو دست و راه فرادست گفت و گفت كه زنان لايق آميزش نيستند و اگر زني تو را اسير كردو به خواهش وتمنا ،التماس همخوابگي داشت ،نبايد بي سپر به اين كارزار واردشوي.))
پسر كوچكم بو عطا!
تصاوير زير در مورد يكي از سپر هاي اين نبرد تن به تن است كه از دير باز مورد استفاده بوده است .ببين و عيرت بگير.

دوشنبه، خرداد ۲۰، ۱۳۸۷

بو عطا


ابو عطاي من
سلام
حالا كه اين جا همه آب ها سر بالا مي روند ،من هم تو را مي خوانم . مي خوانم ،نه مثل غوكي كه اين جور وقت ها آواز مي خواند و نه مثل آن نوسينده فرانسوي كه ناتانائيلش را .ميخوانمت مثل پدري كه فرزند نداشتها اش را مي خواند وصدا مي زند و مي خواهد همه عمرش را به او ببخشد .عمري كه تباه شده و حالا فكر مي كند ،فقط فكر مي كند ،كه مي داند چرا تباه شده و فكر مي كند ،باز هم فقط فكر مي كند ،كه مي شد تباه نشود .مثل پدري كه مي خواهد حاصل تجربياتش را كه خيلي گران خريده ،به رايگان به پسرش بسپارد ،من هم آنچه مي دانم و نمي دانم را به تو مي سپارم .
اين هم اوليش:
بوعطاي كوچكم !
.يكي بود يكي نبود.ما يك همسايه بالايي داشتيم كه كمي تا قسمتي جنسش خرده شيشه داشت .يك روز بچه هاي اين همسايه بالايي شلوغ راه انداختند .مي گفتند خانه ما نبايد طبقه داشته باشد .يك حرف هاي ديگري هم مي زدنند كه به من و شما اصلن مربوط نمي شود.همينجا بگذار يك نصيحت اساسي پدرانه بهت بكنم :بعضي مسائل اساسن به هيچكس مربوط نمي شود.سعي كن به اين مسائل هيچ كاري نداشته باشي .حتا اگه اين مسائل هم به تو كار داشته باشد.
سعي هم نكن كه خودت را به يك كوچه بزني كه بعدا نشانت خواهم داد :علي چپ و اگر احيانا كسي خواست تو را به كوچه علي چپ بزند،از دستش فرار كن ،سرش داد بزن و بزن به خيابان ،بزرگراه و يا حتا كوه و بيابان و ... فقط مواظب باش به جنگل نزني .
بعله !داشتم مي گفتم .يه حرف هاي عجيبي مي زدند .خلاصه ابو عطا جان !چه دردسرت بدهم ،به هزار زور طبقه هاشونو خراب كردن و خونه شونو بي طبقه كردن .اما بعد از همه اين حرف ها يه صاحبخونه پيدا كردن كه كل خونه شونو فروخت به يه باباي ديگه كه اصلن كارش طبق سازي بود.
بگذريم
همه اين هارو گفتم تا اين عكس رو نشونت بدم :موزيك و سكس و لنين .
راجع به موزيك و سكس بعدن برايت خواهم گفت .اما لنين يكي از اون بچه هايي بود كه گفتم طبقه نمي خواستن و يه روز با يه قطار پر از بچه هاي بي طبقه اومد سمت خونه شون .
عكسو خوب ببين :
توي همون خونه هم ديگه كسي به اين حرف ها خيلي گوش نمي ده. اما اين حساسيت بچه هاي خونه ما خيلي باحاله .انگار بايد حتمن يه چيزي رو دوست داشت تا بود:من دوست دارم پس هستم .
تو سعي كن خودت باشي بو عطا.خودت رو دوست داشته باش تا باشي

یکشنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۸۷

فكر يه شام اتمي با كباب يا شراب ؟








خواننده گرامي
با سلام
تراشحات متفكرانه ذيل جهت خوانش ايفاد مي گردد،بديهي است بذل نظرات مثبت سبب گشايش محل ترشحات مي گردد.
با تشكر
متشرح

1_ساندويچ خوردن غير دراماتيك در فري كثيف
اي _ال _داكترو(نويسنده آمريكايي و خالق شاهكار هايي مثل رگتايم ) مي گه هيچي سخت تر از نوشتن يك يادداشت كوچولو (مثل نوشتن براي معلم دختركش يا يك پيغام كه عزيزم مثلا من رفتم بيرون )نيست .
مي دوني چرا؟وقتي عادت كرده اي،يا در واقع وقتي تنها با اين خصوصيت كلمات آشنا شده اي كه مي شود با آنها موقعيت هاي ناب و فضاهاي درماتيك چند بعدي كه اساس و جوهر هستي را به چالش مي كشند ساخت ،ديگر بيگانه مي شوي با اين كه اين واژه ها مي توانند گاهي فقط و فقط وظيفه اوليه و دليل اصلي كشفشان را ايفا كنند :رابطه
مثل :سلام عزيزم .ناهار بيا بريم فري كثيف

آره! بعضي وقت ها اين واژه ها نيستند كه بار مطلبي را به دوش مي كشند .فري كثيف هم نيست .عزيزم هم نيست .تو هم نيستي .اصلن بار مطلب وجود ندارد .فكر هم نكن كه با يك بار ساندويچ خوردن در فري كثيف مبتذل شده اي .
اين همه صغري كبري چيدم تا به اين جا برسم كه از اين پس من _همانم كه رستم بود پهلوان _ديگر شما را از فيض شاهكارها و شطحيات دراماتيك خودم محروم مي كنم و فقط دو كلمه حرف حساب و ساده مي نويسم .
اين تمريني است براي من تا از پيله خود بزرگ بيني و روشنفكري بيرون بيايم .
هر كي خواست بخونه
هر كي هم نخواست بايد بخونه
اوكي ؟OK?


2_در جنگل شش و هشت به من كه اصلن خوش نگذشت
YAHOOيك FACE BOOK دارد به نام 360 .اسم بسيار هوشمندانه اي است .يعني شما توي اين سايت آنقدرديگران را ADD مي كنيد تا يك دوركامل بين دوستان خودتان بزنيد و نهايتا به خودتان برسيد .اين آخرش را دقت كنيد:به خودتان برسيد .



توي جامعه ايراني اصلن لازم نيست 360 درجه بچرخي يا به قول قدما سير آفاق و انفس كني تا به خودت برسي .اولين چيزي را كه مي بيني خودت است .خودم است .خودمان است .يك نديد و بديدي فرهنگي كامل ايراني است .كامل كامل .بهت و حيرت و خودباختگي در برابر همه چيز .و دربرابر گرفتن قيافه حق به جانب ا كه ما از اول آخر اينكاره بوديم .آقا ما آخرشيم .
توي 360 هم لازم نيست كه يك دور كامل بزني .مثل وقتي كه پايت را از در خانه ات بيرون مي گذاريلازم نيست تمام ايران رابگردي تا به توسعه نيافتگي فرهنگيت برسي. اولين چيزي كه مي بيني (مثلن مزاحمت لكسوس سوار شيك پوش(كه احتمالا براي خودش مدير عاملي چيزي بايد باشد ) براي يك دختر تازه بالغ يا مثلن نوشته
MAN MOSHTAELE ESHGH E ALIAM CHE KONAM
پشت اتوبوسي چيزي،كافي است كه خر فهمت كند چه خبر است .توي 360ايران هم پايت را كه از صفحه خانگي خودت بيرون بگذاري ، بر مي خوري به عجيب العجايب .
مي بيني كه توي جامعه اي كه هنوزمهمترين مساله اش حجاب زن در محل كاره ،پره از صفحه هاي سكسي .اونم چه سكسي !.همه رقمه !
از ارباب و برده بگير تا آخرين مدل لزبين وفوت فتيش و عن فتيش و سكس هاي گروهي و زوجي .پر ازخاطرات و مخاطرات آقايون و خانوماي قهرمان سكس هاي نو .
پيدا كنيد پرتقال فروش را:جامعه اي كه اينقدر از لحاظ تراوشات فرويدي پيشرو است ،حتما جماعتش فرياد مي زنند كه :انرژي هسته اي حق مسلم ماست.گيريم توي همين كشور برنامه روزانه خاموشي برق داريم .گيرم توي همين جامعه چاي كيلويي فلان تومان است .گيرم توي همين جامعه يك پرواز در ست و حسابي كه هيچ يك هواپيماي درست و حسابي نداريم .گيرم......ولش كن.نمي گيريم

2+1_سه خودتي